مصاحبه کلاه استودیو با راسل وان
راسل گرافیتی کار و طراح گرافیک آلمانی است .وی کار خود را از دهه نود میلادی آغاز کرده. از خصوصیات او در اثارش می توان به توجه دقیق به جزییات جلوه های ویژه تصویری در آثارش اشاره کرد. او تلاش کرده است در اجرای افکت هایی کلا سیک از قبیل مایعات و گاز ها شیوه ای کمیک و امروزی تر را به نمایش بگذارد و در آثارش می توان اجرای تمیز و منظم یک آلمانی را در کنار حرکت و جریان مندی تازه و نوی گرافیتی اروپا مشاهده کرد.در زیر راسل به سوالات کلاه استودیو پاسخ می دهد
کلاه استودیو : چه زمانی کار گرافیتی رو شروع کردی و چه پیشینه ای در این زمینه داشتی؟
راسل : من کارم دا در حدود سال ۹۲ آغاز کردم البته باید بگم که از سال ۱۹۹۵به طور پیوسته شروع به نقاشی کردم و می تونم بگم از همون بچگی همیشه مداد در دست داشتم تا اینکه به وجود خرده فرهنگی به نام گرافیتی پی بردم
کلاه استودیو : نظرت در مورد یک هنرمند گرافیتی کار یا دیوار نویس یا هنرمند بودن چیست؟شخصا تفاوت یا تمایزی بینشون قایلی؟
راسل : برای من تفاوتی بین این سه واژه وجود نداره و می تونم بگم من همشون با هم هستم به عبارتی من یک گرافیتی کار ٍ دیوار نویس ٍطراح گرافیک و بسیاری دیگر هستم و به کمک گرافیتی تونستم خیلی چیز ها رو در زندگیم بینم و تجربه کنم . در ۱۵ سال اخیر سفر های بسیاری کرده و لحظات بسیار خوبی رو داشته ام
من به تمام آن تجربه ها و لحظات می بالم و فکر نمی کنم حتی یک لحظه از آن دوران رو به بطالت گذرونده باشم. زمانی که کم سن و سال تر بودم گرافیتی کمک کرد که درگیر خشونت و مواد مخدر در آ ن دوران بسیار رواج داشت ٍ نشوم.و می تونم بگم تنها لذت من در آن زمان هنرم بود . ونظرم درمورد مرزها و قوانین اینکه باید همگی درهم شکسته شن
کلاه استودیو : فکر می کنی که پرداختن به گرافیتی یا هنر خیابانی مستلزم دانستن تاریخ هنر یا اصول هنری است؟
راسل : خوب اگه فقط کارت گرافیتی باشه نه نیازی نیست با این حال داشتن پیشینه ای در زمینه هنر و اصولش می تونه مفید باشه مثلا به نظرم اگه شروع به نمایش آثارت توی نمایشگاه یا مکان هایی از این قبیل بکنی بهتره که پس زمینه و دانش هنری داشته باشی.
کلاه استودیو : در دنیای گرافیتی و در رسانه به اصطلاح ها یی همچون ُ تازه کار پادشاهُ و افسانهٍُ بر می خوریمٍ می شه در مورد اینها برای خوانندگان ما صحبت کنی و توضیح دهی؟
راسل: خوب به نظر من …. یه تازه کار به کسی گفته می شه که مدتیه کار می کنه ولی نمی دونه که چجوری خودش رو وارد جرگه بکنه و به عبارتی در دنیای گرافیتی تاثیر گذار و با حال باشه
یه کپی بردار کسیه که از آنچه انجام می ده یا می بینه درکی نداره و در نتیجه شروع می کنه به کپی کار دیگرهنرمندان و پخش کردن این ادعا که اولین کسی بوده که دست به این کار زده و از این قبیل حرف ها
یه پادشاه به کسی گفته می شه که در به کار گیری انواع تکنیک ها و عناصر مختلف در کارش مهارت وتسلط کامل داره
وغول یا قهرمان به کسی می گن که در طول زندگیش قدم های بسزایی برای ارتقا و پیشبرد گرافیتی برداشته
کلاه استودیو : نظرت در مورد ایران چیه؟ چه تصویری از ایران در ذهن داری؟
راسل: من هرگز از ایران و عرصه هنری اش تصوری نداشتم اما اخیرا با ُالونُ آشنا شدم و از اینکه دیدم با چه ایمان قلبی و اعتقاد قوی ای روی بوم هاش کار می کنه بسیار متعجب شدم و مدتی بعددر اینترنت گزارشی در مورد هنر خیابانی ( در ایران) خوندم و خیلی خوشحال شدم که دیدم در نقاط دیگر جهان نیز کسانی هستند که هنوز به نوبه خود دارن این هنر رو به پیش می برن و متحول می کنن
کلاه استودیو : اگه بخواهی ۳ نفر رو نام ببری که کارشونو در عرصه هنر های بصری تحسین می کنی چه کسانی رو نام خواهی برد؟
راسل: سیگی ون کودینگ– ملقب به دیر: به این خاطر که او مهارت های بسیاری داشت
فیشر: به شیوه ای که با نور کار می کنه علاقه دارم
اندرو بیروم: فقط می تونم بگم خارق العاده اس
کلاه استودیو : می شه لطفا به طور مختصر در مورد عرصه هنر خیابانی در کشورت توضیح بدی؟( البته می دونم که صحبت در این زمینه خیلی سخت و پیچیدس)ا
راسل: به طور کلی می تونم بگم ما در اینجا اشتوتگارت عرصه گرافیتی (چه قانونی و چه غیر قانونی) بسیار فعال و پو یایی داریم. انواع مختلف گرافیتی در اینجا به چشم می خوره و می شه گفت که در آلمان شهر اشتوتگارت به گرافیتی های خوب و با کیفیت بالاش شهرت داره
کلاه استودیو : منبع درآمدت از فروش کارهاته یا درآمدت از شغل دیگریه؟
راسل: هر دوش. همینطور که قبلا هم گفتم در کنار کار به عنوان یه هنرمند گرافیتیٍ طراح گرافیک و تصویر ساز نیز هستم
کلاه استودیو : گروه چیه؟ چطور می شه که چند تا گرافیتی کار با هم یه گروه تشکیل می دن؟ اساس این گروه چیه؟ دوستی؟ استعداد و غیره؟
راسل: ازنظر من گروه مثل خانواده دومی در کنار خانواده اصلی و اولت می مونه. یه گروه اینطوری پا می گره که یه سری افراد علایق مشترکی دارن در یه گروه تبادل ایده و الهام و انگیزش متقابل نقش اساسی ای داره و بدین گونه فرهنگ می شه زنده و پویا مگه داشت.البته این به این معنی نیس که همیشه تفاهم کامل وجود داره بلکه تصمیمات باید گرفته بشه که اکثریت افراد با اون موافقند و این تفاوتی که در کار به تنهایی و یا در گروه های کوچک تر دیده نمی شه
در مورد تجربه شخصی خودم می تونم بگم که در ابتدا برام کار در یک گروه بزرگ اسون نبود چون پیش از اون فقط با گروه هایی که حد اکثر ۴ عضو داشتن کار کرده بودم
حتی اگر هم هر روز همدیگر رو نبینید باز با این حال همواره تعهد خاصی نسبت به تک تک اعضای گروه و خود گروه وجود داره از یه طرف می تونی بعضی از لحضاتتو با اعضای گروه بگذرونی و از شون چیزهای مختلفی بیاموزی و ایده ها و تجربه ها تو در اختیارشون بگذاری از طرفی دیگر فکر می کنم که نیاز دارم فضای شخصی و خلاقانه خودمو نیز داشته باشم که بتونم به تنهایی بر روی ایده ها و کشفیات شخصیم کار کنم. من به این زمان نیاز دارم تا بتونم سر زنده و سر حال باشم و روی فردیتم کار کنم وبا طرح سوالاتی در جهت محقق کردن ایده هام ٍ سبک شخصی خودمو پرورش بدم
یه فضای جدید فرصتی در اختیارت می گذاره که هم خودتو بیشتر بشناسی و هم در مورد کارت و هنرمند های دیگه اطلاعات بیشتری کسب کنی به همین دلیل من هر دوتا شو دوست دارم: چه لحظاتی که در کنار اعضای گروه ام و چه لحظات شخصیمو که خودممو بقیه جهان . باور شخصیم اینه که هر چیزی رو که یاد می گیری باید در ابتدا به تنهایی بیاموزی حتی چیز هایی همچون از موضع خود پایین اومدن و با دیگر اعضای گروه کنار اومدن رو هم که در گروه یاد می گیری باز یه تجربه کاملا شخصیه ودر این زمینه هیچ کسی نمی تونه کمک کنه جز خودت و به عبارتی میشه گفت که همه چیز به خودت بستگی داره
سایت شخصی هنرمند:[+]