در مائو میبینمت
فیلم «در مائو میبینمت» یا «اصوات بریتانیایی» ساختهٔ ژان لوکگودار و ژان هنری راجر و از آثار به یادماندنی گروه فیلسمازان ژیگا وِرتوف است که در سال ۱۹۶۹، یعنی یک سال پیش از وقایع ۱۹۶۸، ساخته شده. فیلم به سفارش تلویزیون انگلیس تولید شد اما با ممنوعیت و عدم پخش تلویزیونی مواجه گشت و در سینما های تجربی و مستقل با استقبالی بی سابقه مواجه شد.
«در مائومیبینمت»، حاوی ۶ سکانس اصلی از تصاویر فیلمبرداری شده است.
صحنهٔ ابتدایی فیلم، نمایی نزدیک از پرچم اتحاد بریتانیا را نشان میدهد که با مشت دریده گشته و با صدای گوینده همراه است: « بورژوازی جهانی را در تصویر خود آفریده. رفقا، بیایید تا تصویر را نابود سازیم»
فیلم گودار در درجه اول حاوی نبرد طبقاتی میان صدا و تصویر است و بدین سبب نمونهای کامل از سینمای انقلابی دوران خود به شمار میرود. در هم شکستن، ایدهٔ تثبیت شدهٔ سینما به مثابه همراهی ِ خطیِ صدا و تصویر در نمایشِ امرِ پذیرفته شده، در سینمای گودار،کارکردی ایدئولوژیک مییابد.
دوربین، در بخش آغازین فیلم، به موازات خط تولید کارخانهٔ اتومبیلسازی حرکت کرده و از چپ به راست، به انتهای خط تولید میرسد، در حالی که صدای سر صحنه، گوشخراش و مملو از اصوات ، یاد آور یک ترافیک سنگین و ملال آور است، راوی/گوینده بخشهایی از مانیفست کمونیسم رامیخواند و بی آنکه اصراری بر صحیح و شمرده خوانی داشته باشد به خواندن خود ادامه میدهد. علاوه بر این به نظر میرسد برشهایی از صدای ریچارد نیکسون و جورج پومپیدو نیز به گوش میرسد که به شکلی پارازیتوار، مانع از پیگیری خط صدای اصلی میگردند. پیوستگی حرکت دوربین نیز، در گریز به صحنههایی ثابت و عکس-گونه قطع میشود. صحنههایی که حاوی پیامهایی نوشتاریاند که به پلاکاتهایی برای یک تظاهرات میمانند. نمای پلاکات ها ثابت اما حاوی صدایی است که تداعیگر دیکتهگفتن یک فرد بالغ به یک کودک است، با این تفاوت که موضوع متنی که یک بار توسط فرد بالغ دیکته شده و توسط کودک به سختی تکرار میشود نه موضوعی از دروس رسمی مدارس بلکه بخش هایی از تاریخ نبرد طبقاتی و کشتار کارگران انقلابی در قرن نوزدهم است. برشهای تاریخی، از پشتوانهء جنبشهای کارگری و نحوهٔ به خاک و خون کشیده شدن این آرمانها.
سکانس اول فیلم که کارگران مرد را زیر سلطهٔ خط تولید نشان میدهد، بی درنگ به سکانس بعدی که زنی را عریان در حرکت میان دو اتاق نشان میدهد متصل است. زنی خارج از از فرایند تولید، به مثابهٔ اسباب و اثاثیهای زنده در محیط خانه؛ و در حالی که صدا ها ی تلویزیون، گوینده و تلفن در هم فرو میروند، روایت گوینده نیز شنیده میشود که در جایی میگوید: « در جامعه سرمایهداری مردسالارانه، زنانِ طبقهٔء گارگر، استثمارشده ترینِ استثمارشدگان هستند»
از طرفی دیگر در هر دو سکانس آغازین فیلم، ناهماهنگی نواورانهای میان تصویر و صدا نمایان است که گودار آن را در قالب متن راوی رمزگشایی میکند: «نبرد طبقاتی در تمامی حوزهها گسترانیده شده است…. و در سینما… میان تصویر و صوت»
با ورود به سکانس سوم بیانیه ای تلویزیونی خوانده میشود در رد و محکومیت جنبش کارگری لندن در ۱۹۶۸ بوده و در آن بر سرکوب هر گونه اعتصاب کارگری و جنبش دانشجویی مهر تایید زده میشود. در سکانس بعدی با جمعی از کارگران تروتسکیست انگلیسی مواجههستیم که در حالی که به صدایی در رادیو گوش میدهند و دوربین مدام از چپ به راست و از راست به چپ در حرکت است، بی آنکه بر کسی متمرکز باشد، اتفاقی نظری در جهت کنشی کارگری شکل می گیرد و گویا خبر از نوعی آگاهی مبارزاتی و مواجهه با فراموشی تاریخی در میان است، چرا که تصویرِ بر دیوار، گئورنیکا اثر پیکاسواست.
سکانس نهاییِ فیلم نیز، به جمع دانشجویان چپ یکی از دانشگاههای انگلستان میپردازد که بیش از هر چیز حاوی ظواهری از مصرف و تجربهگری و تعلقات نمایشی جمعی دانشجویان است که به شیوهای سرخوشانه ، در حال تزیین شعارهای سیاسی و ساختن یک ترانهٔ انقلابی هستند و در آنِ واحد مصرفکنندهٔ موسیقی بیتلها ، عینکجان لنون و پوشاک چپگرایانه هستند.
خود کارگردان در باره فیلم میگوید: « ما کارگران را به صورت گروهی و متحد نشان دادیم، در حالی که دانشجویان را به صورت فرد نشان دادیم، جرا که در ۱۹۶۸ ، کارگران به مثابه تشکلی سیاسی ، به مراتب پیشتر از دانشجویان بودند»
نوشته: رهاکوتاه
امکان تماشای فیلم: